لوکس بلاگ
موضوعات آخرین نظرات بچه ها آخرین نطرات![]() پاسخ:سلام عزیزم عاشقان ماه، ملکه هفت روزه، ملکه کی ، نقاشی مهتاب روی ابرها. ملکه اهنین - 1400/6/2 ![]() پاسخ:ممنون از شما - 1400/6/2 ![]() حتما ی خبر از خودت بهم بده عزیزم پاسخ:سلام عزیزم قربون خانمی خوبم زیاد دیگه به وبلاگ سر نمی زنم مثل خونۀ ارواج شده فدات خانمی هستم سرم شلوغه کتابامه - 1400/5/17 ![]() به نظر منم این سریال دوست داشتنی خیلی خوبه من همه ی قسمت هاش رو در شبکه ی ۵ نگاه میکنم حتی شده تا نصفه شب بیدار میمونم تا ببینم و هر شب لحظه شماری میکنم ساعت ۱۱ بشه (یعنی در این حد فیلمش رو دوست دارم) ممنون ازکارگردان و بازیگران و تهیه کننده ی این فیلم. بهراد ایمانی ۱۲ ساله از تهران پاسخ:سلام اقا بهراد خوشحالم دوستش داری و ممنون از نظرت - 1400/5/4 ![]() من به تازگی دوباره زایمان کردم این یکی هم پسره مشغول اینم خخخخخ پاسخ:سلام نرگس جان ای جانم مبارک باشه به سلامتی. من که کلا از فاز سریال فعلا بیرون اومدم . یه مدت رفتم سراغ کتاب و یه مدت سراغ سریال باقی ملل. خوشحال شدم عزیزم. قدمش با روزی و با برکت - 1400/3/25 ![]() پاسخ: دقیقا همینه. داستان پررنگی که نداشت همین دو تا پسر بچه داستان رو کشوندن تا پایان. من که تا بهم رسیدن ذوقم پرید. اما بازم به عشق شخصیت اصلی ادامه دادم. ممنون از نظرت - 1400/3/10 ![]() سریال موشو دیدی؟رکورد لایک رو در پرومویز شکونده من که بشدت خوشم اومد عالی بودو کلا پشم ریزان حتما ببینش اگه ندیدی منظر نقدت هستم پاسخ:سلام نرگس گلی کجایی دختر دلم برات تنگ شده بود. نه ندیدم خیلی وقته اصلا سراغ سریال نیومدم. اخرین سریالی که دیدم بریجرتون ها بود که دوست داشتم حالا دارم کتاب می خونم. باشه دیدم حتما ممنون از محبتت . - 1400/3/8 ![]() تمام و کمال موافقم...در کل برای اوقات فراقت خوبه ولی با توجه ب نمرش انتظار بیشتری داشتم پاسخ:وای اقا سید شمایید؟ چقدر خوشحال شدم از نظرتون. کجایید ؟ چه می کنید؟ خیلی وقته خبری ازتون نداشتیم. خوشحالم هنوز تو این حیطه هستید. من که خیلی وقته از کره اومدم بیرون رفتم سراغ کشورهای دیگه. تو این مدت کلی اتفاق افتاد و همه چی تغیر کرد. وای یه لحظه پیغامتون رو دیدم یاد گذشته ها افتادم. بله سریال خوبی بود. من با پایانش مشکل داشتم و مقدمه چینی زیادش. ممنون از نظرتون - 1400/2/25 ![]() پاسخ: من خودم ندیدم اما از من میشنوی اگه مطرح نیست و کمتر کسی سریال رو دیده ریسک نکن. اگر هم میخوای ببینی دو سه قسمت اول باید اگه راضی بودی بقیه اش رو بگیر من اولین سریالی که از بوگوم یادمه یه سریال جنگی بود که به عنوان برادر شخصیت اصلی بازی کرده بود فکر کنم ماسک بود - 1399/12/27![]() پاسخ: بذار یه تیتر می زنم اضافه می کنم کاری نداره - 1399/12/25 |
سلام ..درخدمتتونم با یه نیمچه گزارش ...کمه اما به بزرگی خودتون ببخشید .. دروغگو ومعشوقه اش .. خب همون جور که گفتم سریال کاملا به تم ژاپنی واصلی خودش وفاداره ..تو سبک اصلی محوریت داستان روی دروغ هایی بود که دو طرف بهم گفته بودن ..مخصوصا اهنگساز فیلم ..ونقطه عطف زمانی بود که دروغ ها رو میشد ..تو سریال تا اینجا همین روند پیش رفته ..اما من درعجبم برای باقی سریال ..چون دروغ ها بعد از شیش قسمت رو شد حالا دیگه نویسنده رو چه حسابی میخواد سریال رو جلو ببره ..؟ فقط عاشقانه ی صرف فکر نکنم خیلی قشنگ باشه ..هیجان بیشتری میخوام اما سریال رو خیلی دوست دارم ..شخصیت دوم مرد خیلی خوبه ..اما دلم برای شخصیت اصلی میسوزه ..دخترداستان کاش یکم بهتر بازی میکرد .یه جاهایی از نظر میمیک صورت لنگ میزنه ومصنوعیه . به هرحال به شدت منتظر قسمت های بعدی هستم وبسیار هم دوستش دارم . سریال بعدی بونگ سون قدرتمند .. فکر میکنم ازاول داستان منتظر از بین رفتن قدرت بونگ سون بودیم..اما از این ایده راضی نبودم ..انتظار خیلی بیشتری داشتم ..به قولی فانتزی های بهتری . .اینکه مثلا دزد رو نشون بده که شدیدا داره با بونگ سون میجنگه ..تو همین حین هم هیونگ شیک بیاد ..یا اصلا هیونگ شیک مصدوم بشه ..ببینه جلوی چشمهاش بونگ سون بی قدرت داره کتک میخوره ..وای بار احساسیش خیلی بالاتر میرفت .. حتی دوست داشتم به جای اینکه بونگ سون یه ادم معمولی بشه ..یه ادم فوق العاده ضعیف بشه ..حداقل برای چند ساعت ضعیف بودن وسستی بدنش رو نشون بدن.ایده های عاشقانه ی خوبی ازش درمیومد که هیونگ شیک بغلش کنه بهش غذا بده ..دستهاش رو مالش بده ..واقعا چرا نویسنده با من هماهنگ نکرد ..ایده رو حیف ومیل کرد .. کم کم داریم به انتهای بونگ سون نزدیک میشیم ..دلم قطعا برای این سریال تنگ میشه ..راستی داشتم فکر میکردم کدوم سکانس بونگ سون رو به عنوان سکانس برتر انتخاب کنم ..جالبه مخم هنگ کرد ..سکانس برتر داشت ایا ..؟شما نظرتون چیه ..بگید که تو نقد بیارم .. وآما ..سریال سوم ..اونهایی که تو کانال تلگرام عضون خبر داشتن چه سریالی دست گرفتم اقا منو کشیدن تو وادی سریال ترکیه ای گول خوردم دوباره ..میدونید که من دست رد به هیچ سریالی نمیزنم ..مخصوصا که گفتن انتقامیه ..شماها که منو میشناسید ..اسم سریال انتقامی بیاد با سر میرم سراغش ..با تشکراز سیستار عزیز وپیشنهادش . فقط دعا کنید این راه برگشتی داشته باشه وگرنه وبلاگ پر میشه از نقد های ترکی عرضم به حضورتون ادمایی مثل من رو تو کره اجوما خطاب می کنن هر چند که من در گذشته با همون زبون دست و پا شکسته هم سریالهای ترکی رو از کانال د وبقیه پیگیری میکردم وکلی هم از دیدن لباس ها وارایش هاشون لذت میبردم ..اما الان که نمیشه تو تلویزیون خدات اینچ سریال ترکی یا حریم سلطان جلوی چشم دو تا بچه ببینی اون هم با این شرایط وانفساشون که مدام بهم خیانت میکنن ..من همین سریال کره ای رو هم با کلی جیمز باند بازی تو تبلت می بینم از شانس گل وبلبم قدیم که تو کامیپوتر میدیم کیمیا سر بزنگاه وسط اطاق بود من هم مثل اسپایدر من با تمام قدرت جلوی مانیتور رو سدمیکردم ولی بچه اصل قضیه رو میدید از قضیه پرت نشم خلاصه که اغفال شدم مخصوصا که از چند تا منبع موثق شنیدم این روزها همه ی دخترهای سریال بین ترکیه ای شوهر اینده اشون رو مراد میبینن وبه تیرغیب مژگان بلندش گرفتار شدن ما هم گفتیم مراد ببینیم هر چند که ازسن وسالمون گذشته ولی پروانه ای که میشه بشیم وادرنالین خونمون رو بالا ببره شما هم بیاید مرات ببینیم مهمترین سوال من تو این لحظات که مراد وحیات فیس تو فیس هم هستن ... به اوپاهای ترکی چی میگن ؟ افندیم خلاصه که سی قسمت یک ساعت ونیمه رو با حجم متوسط شیشصد مگ گرفتم .. اول ازهمه ..اینها الله آلله می کردن یا استغفرالله میگفتن ..من روزی شونصد بار یاد خدابیامرز مامان بزرگم می افتادم خب داستان از این قراره که حیات یه دختر شهرستانیه که تو استانبول درس خونده اما همینکه درسش تموم شده مادرش مثل شیر بالا سرش ایستاده که یا کار گیر میاری یا خِرکِشت میکنم وبا خودم میبرم داهات تا شوهرت بدم ..وبرام بِش دَنه چوجوک (پنج تا بچه ) بیاری حالا حیات که دقیقا تو همون روز قرار بوده مصاحبه ی کاری بده با اعصابی خرد با مورات (مراد )اشنا میشن وکلی هم به تیپ وتاپ هم میزنن ..القصه حیات میره شرکته سارته که برحسب تصادف با دختری به اسم سونیا پکتاش که دختر دوست صمیمی رئیس شرکت بوده اشنا میشه ..سونیا که اصلا نمیخواد تو این شرکت زپرتی به عنوان منشی منشی رییس کار کنه مدارکش رو میذاره ودر میره وحیات هم از قضای روزگار مدارک رو برمیداره وبالاخره بعد از کلی خود درگیری با اسم سونیا پکتاش ودوست خونوادگی وارد شرکت میشه ..اما از بخت بد چی میبینه ..مراد رو ..که درواقع پسر بزرگ رئیسه وهمه کاره ی شرکت .. وازهمینجا کل کل هاشون ودعوا ومرافعه هاشون شروع میشه ..اون هم درحالی که حیات راه خطیری در پیش داره چرا که نمیتونه از کار استعفا بده چون مادرش مدام پیگر کاره .. نه میتونه ادامه بده چرا که مدام ومدام ممکنه دستش رو بشه .. یعنی من از استرس رو شدن دست حیات ضعف اعصاب گرفتم .. این کل کل که میگم نه فکر کنید لوس بازی ...یعنی اینقدر به پروپای هم میپیچن وتو سروکله ی هم میزنن که ازهم خوششون میاد ..اما این فقط یه طرف قضیه است ..درکنار اینها دوست دختر سابق مراد که موی دماغه وبرادر ناتنی مراد ودوست های حیات هم هستن که هرکدوم قصه ای سوا دارن .. روندسریال خیلی خوبه ...خوراک ماهاست که دوست داریم روند عاشقانه اش کشدار باشه وزرپی به همدیگه اعتراف نکنن ..همون جریان با دست پس زدن وبا پا پیش کشیدن ..مدام کلنجار رفتن ها وجاذبه ی این دو نفر رو نشون میده .. فقط دختره بیش از حد دست و پاچلفتی میزنه هی ول میشه تو بغل اقا والا ما باشیم شوهر جان گرامی مسخره می کنه که دست و پا نداری نویسنده هر رقم ایده درست کرده این دو تا رو بغل تو بغل کنه دیگه فکر کنم کسی نباشه که با سریال های ترکی اشنا نباشه ..فضا سازی قشنگ مدل موها ومدل لباسهای خوب ..مراد هم با کت وشلوارهمچین جذاب وباحال سریال رو پیش میبره ..حیات روهم دوست دارم ..هرسری منتظرم ببینم چه مدل مو ولباسی رو میکنه .. سریال یه قسمتهایی گنگ میشه ..ایده ها رها میشن ..اما درمجموع ازش خیلی راضی بودم ..فقط بدیش اینه که خیلی طولانیه ..هرچند مثل سریالهای کره ای یا چینی وتایوانی خسته کننده نیست ..مثلا تو قسمت هایی که عاشقانه ی حیات ومراد رو نشون نمیده ..میره سراغ بقیه ی شخصیت ها ..که بهترینشون رابطه ی دوست سرد ومغرور وبد اخلاق حیات ..ایپک ..با راننده ی مراد ...کرم هست اینقدر این دوتا بامزه ان که من واقعا درکنار زوج اصلی از کارهاشون لذت می برم .. سریال طنز خیلی خوبی داره ..حالا شاید این نظر من باشه اما از نظر فرهنگی خیلی محیط سریال رو به فرهنگ خودمون نزدیک میبینم ..مثلا مامان حیات بهش گیر میده شوهر کن ..یا شیرینی میپزه یا برای اینکه سر از کار دخترش دربیاره میره شرکتش ..تو این وسط هم اونقدر اتفاقات بامزه وخنده داری اتفاق میوفته که دیدنش برام با تفریح همراه ازطرف دیگه برخلاف بقیه ی سریالهای ترکی حرفی ازخیانت انچنانی نیست وروند سریال یک دست ومرتبه ..که همین باعث شد ترغیب بشم ادامه بدم ..وگرنه همه میدونن به شدت از دیدن سریالی با تم خیانت استرس میگیرم وسریال بهم زهر میشه .. به هرحال صد درصد راضیم وتوصیه ی من شما هم بیاید مورات ببینیم ... عکس های بیشتر تو کانال تلگرام ..میتونید با هشتک ها عکسها رو سرچ کنید .. ویه خواهشی ..اونهایی که سریالهای درحال پخش جدید رو میبینن لطفا نظر بذارن ..تونل ..ماشین تحریر شیکاگو ..دفتر درخشنده .. نظر بذارید تا همگی بتونیم با هم از دیدن سریالها لذت ببریم .. ممنون ..هفته ی خوبی درپیش داشته باشید .. تعداد بازدید از این مطلب: 389
برچسبها:
گزارش هفتگی از سریالهای دروغگو ومعشوقه اش ,
,
بونگ سون قدرتمند ,
,
وسریال ترکی عشق حرف حالیش نیست ,
سلام سلام دلم براتون قد نخود شده خداروشکر که عید تموم شد سیزده روز اول فرودین نومو شیرو دروغگو و معشوقه اش فکر کنم پیارسال بود که یکی از سایت های دانلود فیلم ژاپنی دروغگو ومعشوقه اش رو گذاشت من رو هم که میشناسبد خوره ی فیلم وسریال همون موقع گرفتم وکلی هم خوشم اومد یه نقد هم ازش نوشتم وتو نودوهشتی ها گذاشتم که از شانسم سایت به کل بسته شد (شما حساب کنید نقدهای این وبلاگ تنها بخشی از دست نوشته های بیشمار من بوده که متاسفانه از بین رفت
البته در کنار اینها فاکتور نامجا جینگوی قبلی هان گیولهم هست که تازه ازش جدا شده *** خوبی سریال در اینه که با وجود اینکه کاملا به نوشته ی اصلی ژاپنی وفاداره اما از پتانسیل ایده بسیار خوب استفاده کردن خود فیلم تو حای خودش قشنگه حالا جذاب تر کردنش مثلا دو تا اهنگساز ی که می خوان صدای سوریم رو تعلیم بدن با الفتی که به سوریم پیدا کردن هرکدوم درصدد بدست اوردن سوریم هستن که همین جالب ترش کرده سوریم هم نقشش رو خوب بازی کرده اون بی خیالی واحساسات وعواطف تند یه دختر بچه ی مدرسه ای که خیلی رک به هان گیول کوبک (اعتراف )می کنه که دوستش داره وچشمش بهشه .. والا اونقدر دور وور هان گیول چرخید که هرکسی دیگه ای جای پسره بود وا میده ..هان گیول که جای خودش رو داره درکنار اینها هم قراره کلی اوپای سیکس پک دار خوش تیپ وتو دلبرو ببینید که رنگ ووارنگ گیتار دستشون گرفتن ومیخوان دلبری کنن .. به هر حال صد در صد ادامه می دمش سریال بعدی دفتر درخشنده .. سریال های اداری رو به خاطر فضاسازیشون دوست دارم ..تلاش انسانهایی که از هیچ خودشون رو بالا میکشن ..دیگه همه با این سیستم سریالها اشنان ..ادمهایی دغلکار درراس قدرت وافرادی ضعیف که قراره موفق بشن .. دفتر درخشنده هم از این قاعده مستثنی نیست ..تو یه شب سه نفر رو به بخش اورژانس بیمارستان میرسونن ..هرسه تو ظاهر خودکشی کردن ..اما درواقعیت یکیشون براثر جدا شدن از نامزدش به خاطر بیکار بودنش قرص خواب زیادی خورده ..یکی دیگه هم کلی تو مصاحبه اش خفت کشیده و رد شده وپاش سرخورده افتاده تو رودخونه ی هان واخری هم با وجود تمام مدارج بالایی که داره نتونسته تو مصاحبه ها موفق بشه وبا غر زدن های مادرش دست به خودکشی زده ..عملا هرسه از بیکاری در رنج وعذابن اونها به زندگی برمیگردن اما متوجه میشن که یکیشون دچار بیماری لاعلاجه وتنها شیش ماه فرجه داره .. دکتر معالج این سه نفر دلش به حالشون میسوزه ودرخفا بهشون کمک میکنه تا تو شرکت پدرش به عنوان کارمند موقت کار پیدا کنن ..این نهایت ارزوی این سه نفره ..اما مشکل اصلی سوجین وو هست ..یه ادم بسیار سغجی ورو اعصاب ..که بیش ازحد به توانایی هاش مینازه ..(این اقا دقیقا همون نقشش تو سریال بیا بنوشیم رو دوباره ایفا میکنه همون جوری اعصاب خورد کن ) حالا دختر داستان بعد از دو قسمت میفهمه که این خودشه که قراره تا چند ماه دیگه بمیره وهمین باعث میشه اخلاقش عوض بشه وسعی کنه از این روزهای اخر عمرش استفاده کنه .. خب من تنها دو قسمت سریال رو دیدم سریال صحنه های زائد زیادی داره که عملا وقت پرکنیه ...تخیلات دختر داستان ..ادا اطوارهاشون ..من اکثرش رو جلو زدم اما ..چون از هردو شخصیت مرد خوشم میاد ادامه اش میدم ..هرچند که از زن داستان اصلا راضی نیستم . ودراخرسریال چینی عشق 020 می دونید که از بخت بد روزگار وشوربختانه ادم دم دمی مزاجیم اما از طرف دیگه سعی می کنم همه نوع ژانر وسریالی رو ببینم تا یه اطلاع کلی داشته باشم مخصوصا تو حیطه ی سریالهای اسیای شرق ...هر چیزی رو هم پسند نمی کنم مگر اینکه تو ژانر خودش کار معقولی باشه مثلا از ژانر پزشکی جز مسایل پزشکی ودر کنارش کمی عاشقانه توقع دیگه ای ندارم بازی قصه ی ارواح چینی یه بازی گرافیکی فوق العاده مهیجه که در اون یه دنیای دیگه در جریانه کسایی که تو ظاهر دانشجوهای ساده ی یه دانشکده ی بزرگن اما در باطن نابغه هایی هستن که تو این بازی مدارج بالایی کسب کردن وبه اصطلاح خودمون برای خودشون یلی هستن
دقیقا تو همین روزهاست که قویترین شرکت کننده ی این بازی یعنی مستر جذابمون نان هی وی وی رو تو دنیای واقعی میبینه که تو یه کافی نت داره بازی می کنه وبه شدت هم توی بازیش ماهره
میتونید درادامه ی مطلب عکس های بونگ سون قدرتمند که تو تلگرام گذاشته بودم رو ببینید .. ***** اگر تلگرام دارید حتما سعی کنید تو کانال نقد کره جوین شید . تعداد بازدید از این مطلب: 406
سلام ..درخدمتتونم با یه نیمچه گزارش ...کمه اما به بزرگی خودتون ببخشید .. دروغگو ومعشوقه اش .. خب همون جور که گفتم سریال کاملا به تم ژاپنی واصلی خودش وفاداره ..تو سبک اصلی محوریت داستان روی دروغ هایی بود که دو طرف بهم گفته بودن ..مخصوصا اهنگساز فیلم ..ونقطه عطف زمانی بود که دروغ ها رو میشد ..تو سریال تا اینجا همین روند پیش رفته ..اما من درعجبم برای باقی سریال ..چون دروغ ها بعد از شیش قسمت رو شد حالا دیگه نویسنده رو چه حسابی میخواد سریال رو جلو ببره ..؟ فقط عاشقانه ی صرف فکر نکنم خیلی قشنگ باشه ..هیجان بیشتری میخوام اما سریال رو خیلی دوست دارم ..شخصیت دوم مرد خیلی خوبه ..اما دلم برای شخصیت اصلی میسوزه ..دخترداستان کاش یکم بهتر بازی میکرد .یه جاهایی از نظر میمیک صورت لنگ میزنه ومصنوعیه . به هرحال به شدت منتظر قسمت های بعدی هستم وبسیار هم دوستش دارم . سریال بعدی بونگ سون قدرتمند .. فکر میکنم ازاول داستان منتظر از بین رفتن قدرت بونگ سون بودیم..اما از این ایده راضی نبودم ..انتظار خیلی بیشتری داشتم ..به قولی فانتزی های بهتری . .اینکه مثلا دزد رو نشون بده که شدیدا داره با بونگ سون میجنگه ..تو همین حین هم هیونگ شیک بیاد ..یا اصلا هیونگ شیک مصدوم بشه ..ببینه جلوی چشمهاش بونگ سون بی قدرت داره کتک میخوره ..وای بار احساسیش خیلی بالاتر میرفت .. حتی دوست داشتم به جای اینکه بونگ سون یه ادم معمولی بشه ..یه ادم فوق العاده ضعیف بشه ..حداقل برای چند ساعت ضعیف بودن وسستی بدنش رو نشون بدن.ایده های عاشقانه ی خوبی ازش درمیومد که هیونگ شیک بغلش کنه بهش غذا بده ..دستهاش رو مالش بده ..واقعا چرا نویسنده با من هماهنگ نکرد ..ایده رو حیف ومیل کرد .. کم کم داریم به انتهای بونگ سون نزدیک میشیم ..دلم قطعا برای این سریال تنگ میشه ..راستی داشتم فکر میکردم کدوم سکانس بونگ سون رو به عنوان سکانس برتر انتخاب کنم ..جالبه مخم هنگ کرد ..سکانس برتر داشت ایا ..؟شما نظرتون چیه ..بگید که تو نقد بیارم .. وآما ..سریال سوم ..اونهایی که تو کانال تلگرام عضون خبر داشتن چه سریالی دست گرفتم اقا منو کشیدن تو وادی سریال ترکیه ای گول خوردم دوباره ..میدونید که من دست رد به هیچ سریالی نمیزنم ..مخصوصا که گفتن انتقامیه ..شماها که منو میشناسید ..اسم سریال انتقامی بیاد با سر میرم سراغش ..با تشکراز سیستار عزیز وپیشنهادش . فقط دعا کنید این راه برگشتی داشته باشه وگرنه وبلاگ پر میشه از نقد های ترکی عرضم به حضورتون ادمایی مثل من رو تو کره اجوما خطاب می کنن هر چند که من در گذشته با همون زبون دست و پا شکسته هم سریالهای ترکی رو از کانال د وبقیه پیگیری میکردم وکلی هم از دیدن لباس ها وارایش هاشون لذت میبردم ..اما الان که نمیشه تو تلویزیون خدات اینچ سریال ترکی یا حریم سلطان جلوی چشم دو تا بچه ببینی اون هم با این شرایط وانفساشون که مدام بهم خیانت میکنن ..من همین سریال کره ای رو هم با کلی جیمز باند بازی تو تبلت می بینم از شانس گل وبلبم قدیم که تو کامیپوتر میدیم کیمیا سر بزنگاه وسط اطاق بود من هم مثل اسپایدر من با تمام قدرت جلوی مانیتور رو سدمیکردم ولی بچه اصل قضیه رو میدید از قضیه پرت نشم خلاصه که اغفال شدم مخصوصا که از چند تا منبع موثق شنیدم این روزها همه ی دخترهای سریال بین ترکیه ای شوهر اینده اشون رو مراد میبینن وبه تیرغیب مژگان بلندش گرفتار شدن ما هم گفتیم مراد ببینیم هر چند که ازسن وسالمون گذشته ولی پروانه ای که میشه بشیم وادرنالین خونمون رو بالا ببره شما هم بیاید مرات ببینیم مهمترین سوال من تو این لحظات که مراد وحیات فیس تو فیس هم هستن ... به اوپاهای ترکی چی میگن ؟ افندیم خلاصه که سی قسمت یک ساعت ونیمه رو با حجم متوسط شیشصد مگ گرفتم .. اول ازهمه ..اینها الله آلله می کردن یا استغفرالله میگفتن ..من روزی شونصد بار یاد خدابیامرز مامان بزرگم می افتادم خب داستان از این قراره که حیات یه دختر شهرستانیه که تو استانبول درس خونده اما همینکه درسش تموم شده مادرش مثل شیر بالا سرش ایستاده که یا کار گیر میاری یا خِرکِشت میکنم وبا خودم میبرم داهات تا شوهرت بدم ..وبرام بِش دَنه چوجوک (پنج تا بچه ) بیاری حالا حیات که دقیقا تو همون روز قرار بوده مصاحبه ی کاری بده با اعصابی خرد با مورات (مراد )اشنا میشن وکلی هم به تیپ وتاپ هم میزنن ..القصه حیات میره شرکته سارته که برحسب تصادف با دختری به اسم سونیا پکتاش که دختر دوست صمیمی رئیس شرکت بوده اشنا میشه ..سونیا که اصلا نمیخواد تو این شرکت زپرتی به عنوان منشی منشی رییس کار کنه مدارکش رو میذاره ودر میره وحیات هم از قضای روزگار مدارک رو برمیداره وبالاخره بعد از کلی خود درگیری با اسم سونیا پکتاش ودوست خونوادگی وارد شرکت میشه ..اما از بخت بد چی میبینه ..مراد رو ..که درواقع پسر بزرگ رئیسه وهمه کاره ی شرکت .. وازهمینجا کل کل هاشون ودعوا ومرافعه هاشون شروع میشه ..اون هم درحالی که حیات راه خطیری در پیش داره چرا که نمیتونه از کار استعفا بده چون مادرش مدام پیگر کاره .. نه میتونه ادامه بده چرا که مدام ومدام ممکنه دستش رو بشه .. یعنی من از استرس رو شدن دست حیات ضعف اعصاب گرفتم .. این کل کل که میگم نه فکر کنید لوس بازی ...یعنی اینقدر به پروپای هم میپیچن وتو سروکله ی هم میزنن که ازهم خوششون میاد ..اما این فقط یه طرف قضیه است ..درکنار اینها دوست دختر سابق مراد که موی دماغه وبرادر ناتنی مراد ودوست های حیات هم هستن که هرکدوم قصه ای سوا دارن .. روندسریال خیلی خوبه ...خوراک ماهاست که دوست داریم روند عاشقانه اش کشدار باشه وزرپی به همدیگه اعتراف نکنن ..همون جریان با دست پس زدن وبا پا پیش کشیدن ..مدام کلنجار رفتن ها وجاذبه ی این دو نفر رو نشون میده .. فقط دختره بیش از حد دست و پاچلفتی میزنه هی ول میشه تو بغل اقا والا ما باشیم شوهر جان گرامی مسخره می کنه که دست و پا نداری نویسنده هر رقم ایده درست کرده این دو تا رو بغل تو بغل کنه دیگه فکر کنم کسی نباشه که با سریال های ترکی اشنا نباشه ..فضا سازی قشنگ مدل موها ومدل لباسهای خوب ..مراد هم با کت وشلوارهمچین جذاب وباحال سریال رو پیش میبره ..حیات روهم دوست دارم ..هرسری منتظرم ببینم چه مدل مو ولباسی رو میکنه .. سریال یه قسمتهایی گنگ میشه ..ایده ها رها میشن ..اما درمجموع ازش خیلی راضی بودم ..فقط بدیش اینه که خیلی طولانیه ..هرچند مثل سریالهای کره ای یا چینی وتایوانی خسته کننده نیست ..مثلا تو قسمت هایی که عاشقانه ی حیات ومراد رو نشون نمیده ..میره سراغ بقیه ی شخصیت ها ..که بهترینشون رابطه ی دوست سرد ومغرور وبد اخلاق حیات ..ایپک ..با راننده ی مراد ...کرم هست اینقدر این دوتا بامزه ان که من واقعا درکنار زوج اصلی از کارهاشون لذت می برم .. سریال طنز خیلی خوبی داره ..حالا شاید این نظر من باشه اما از نظر فرهنگی خیلی محیط سریال رو به فرهنگ خودمون نزدیک میبینم ..مثلا مامان حیات بهش گیر میده شوهر کن ..یا شیرینی میپزه یا برای اینکه سر از کار دخترش دربیاره میره شرکتش ..تو این وسط هم اونقدر اتفاقات بامزه وخنده داری اتفاق میوفته که دیدنش برام با تفریح همراه ازطرف دیگه برخلاف بقیه ی سریالهای ترکی حرفی ازخیانت انچنانی نیست وروند سریال یک دست ومرتبه ..که همین باعث شد ترغیب بشم ادامه بدم ..وگرنه همه میدونن به شدت از دیدن سریالی با تم خیانت استرس میگیرم وسریال بهم زهر میشه .. به هرحال صد درصد راضیم وتوصیه ی من شما هم بیاید مورات ببینیم ... عکس های بیشتر تو کانال تلگرام ..میتونید با هشتک ها عکسها رو سرچ کنید .. ویه خواهشی ..اونهایی که سریالهای درحال پخش جدید رو میبینن لطفا نظر بذارن ..تونل ..ماشین تحریر شیکاگو ..دفتر درخشنده .. نظر بذارید تا همگی بتونیم با هم از دیدن سریالها لذت ببریم .. ممنون ..هفته ی خوبی درپیش داشته باشید .. تعداد بازدید از این مطلب: 358
برچسبها:
گزارش هفتگی از سریالهای دروغگو ومعشوقه اش ,
,
بونگ سون قدرتمند ,
,
وسریال ترکی عشق حرف حالیش نیست ,
سلام سلام دلم براتون قد نخود شده خداروشکر که عید تموم شد سیزده روز اول فرودین نومو شیرو دروغگو و معشوقه اش فکر کنم پیارسال بود که یکی از سایت های دانلود فیلم ژاپنی دروغگو ومعشوقه اش رو گذاشت من رو هم که میشناسبد خوره ی فیلم وسریال همون موقع گرفتم وکلی هم خوشم اومد یه نقد هم ازش نوشتم وتو نودوهشتی ها گذاشتم که از شانسم سایت به کل بسته شد (شما حساب کنید نقدهای این وبلاگ تنها بخشی از دست نوشته های بیشمار من بوده که متاسفانه از بین رفت
البته در کنار اینها فاکتور نامجا جینگوی قبلی هان گیولهم هست که تازه ازش جدا شده *** خوبی سریال در اینه که با وجود اینکه کاملا به نوشته ی اصلی ژاپنی وفاداره اما از پتانسیل ایده بسیار خوب استفاده کردن خود فیلم تو حای خودش قشنگه حالا جذاب تر کردنش مثلا دو تا اهنگساز ی که می خوان صدای سوریم رو تعلیم بدن با الفتی که به سوریم پیدا کردن هرکدوم درصدد بدست اوردن سوریم هستن که همین جالب ترش کرده سوریم هم نقشش رو خوب بازی کرده اون بی خیالی واحساسات وعواطف تند یه دختر بچه ی مدرسه ای که خیلی رک به هان گیول کوبک (اعتراف )می کنه که دوستش داره وچشمش بهشه .. والا اونقدر دور وور هان گیول چرخید که هرکسی دیگه ای جای پسره بود وا میده ..هان گیول که جای خودش رو داره درکنار اینها هم قراره کلی اوپای سیکس پک دار خوش تیپ وتو دلبرو ببینید که رنگ ووارنگ گیتار دستشون گرفتن ومیخوان دلبری کنن .. به هر حال صد در صد ادامه می دمش سریال بعدی دفتر درخشنده .. سریال های اداری رو به خاطر فضاسازیشون دوست دارم ..تلاش انسانهایی که از هیچ خودشون رو بالا میکشن ..دیگه همه با این سیستم سریالها اشنان ..ادمهایی دغلکار درراس قدرت وافرادی ضعیف که قراره موفق بشن .. دفتر درخشنده هم از این قاعده مستثنی نیست ..تو یه شب سه نفر رو به بخش اورژانس بیمارستان میرسونن ..هرسه تو ظاهر خودکشی کردن ..اما درواقعیت یکیشون براثر جدا شدن از نامزدش به خاطر بیکار بودنش قرص خواب زیادی خورده ..یکی دیگه هم کلی تو مصاحبه اش خفت کشیده و رد شده وپاش سرخورده افتاده تو رودخونه ی هان واخری هم با وجود تمام مدارج بالایی که داره نتونسته تو مصاحبه ها موفق بشه وبا غر زدن های مادرش دست به خودکشی زده ..عملا هرسه از بیکاری در رنج وعذابن اونها به زندگی برمیگردن اما متوجه میشن که یکیشون دچار بیماری لاعلاجه وتنها شیش ماه فرجه داره .. دکتر معالج این سه نفر دلش به حالشون میسوزه ودرخفا بهشون کمک میکنه تا تو شرکت پدرش به عنوان کارمند موقت کار پیدا کنن ..این نهایت ارزوی این سه نفره ..اما مشکل اصلی سوجین وو هست ..یه ادم بسیار سغجی ورو اعصاب ..که بیش ازحد به توانایی هاش مینازه ..(این اقا دقیقا همون نقشش تو سریال بیا بنوشیم رو دوباره ایفا میکنه همون جوری اعصاب خورد کن ) حالا دختر داستان بعد از دو قسمت میفهمه که این خودشه که قراره تا چند ماه دیگه بمیره وهمین باعث میشه اخلاقش عوض بشه وسعی کنه از این روزهای اخر عمرش استفاده کنه .. خب من تنها دو قسمت سریال رو دیدم سریال صحنه های زائد زیادی داره که عملا وقت پرکنیه ...تخیلات دختر داستان ..ادا اطوارهاشون ..من اکثرش رو جلو زدم اما ..چون از هردو شخصیت مرد خوشم میاد ادامه اش میدم ..هرچند که از زن داستان اصلا راضی نیستم . ودراخرسریال چینی عشق 020 می دونید که از بخت بد روزگار وشوربختانه ادم دم دمی مزاجیم اما از طرف دیگه سعی می کنم همه نوع ژانر وسریالی رو ببینم تا یه اطلاع کلی داشته باشم مخصوصا تو حیطه ی سریالهای اسیای شرق ...هر چیزی رو هم پسند نمی کنم مگر اینکه تو ژانر خودش کار معقولی باشه مثلا از ژانر پزشکی جز مسایل پزشکی ودر کنارش کمی عاشقانه توقع دیگه ای ندارم بازی قصه ی ارواح چینی یه بازی گرافیکی فوق العاده مهیجه که در اون یه دنیای دیگه در جریانه کسایی که تو ظاهر دانشجوهای ساده ی یه دانشکده ی بزرگن اما در باطن نابغه هایی هستن که تو این بازی مدارج بالایی کسب کردن وبه اصطلاح خودمون برای خودشون یلی هستن
دقیقا تو همین روزهاست که قویترین شرکت کننده ی این بازی یعنی مستر جذابمون نان هی وی وی رو تو دنیای واقعی میبینه که تو یه کافی نت داره بازی می کنه وبه شدت هم توی بازیش ماهره
میتونید درادامه ی مطلب عکس های بونگ سون قدرتمند که تو تلگرام گذاشته بودم رو ببینید .. ***** اگر تلگرام دارید حتما سعی کنید تو کانال نقد کره جوین شید . تعداد بازدید از این مطلب: 179
|
درباره نقد کره بهترین سریال های کره ای
آرشیو مطالب مطالب پر بازدید |